English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4043 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cadam U فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ri/sme U سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing
simscript U زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
cad U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cadd U Drafting and AidedDesign Computer طراحی ونقشه کشی به کمک کامپیوتر
knowledge U طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
ics U Society Computer Irish انجمن کامپیوتری ایرلند
cad/cam U گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
ncga U Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
mumps U یک زبان برنامه نویسی که مخصوصا" برای بکارگیری رکوردهای پزشکی طراحی شده است System assachusetsulti-Programming
FTAM U بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
vax U سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
pc file iii U یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
portable U برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
transborder U ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
computer design U طراحی کامپیوتری
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
kinematics U فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
styli U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
styluses U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
DCA U قالب متن معرفی شده توسط IBM که اجازه در و بدل شدن متون بین سیستمهای کامپیوتری میدهد
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
jobs U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
antialiasing U تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
bus network U سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
notron utilities U مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
sketching U روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
AI U طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
One must suffer in silence. U باید سوخت وساخت
taille U شکل وساخت مجسمه
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
cobol U Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line U وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
utilization U بکارگیری
utilisations U بکارگیری ها
usages U بکارگیری ها
employment U بکارگیری
utilizations U بکارگیری ها
utilisation [British] U بکارگیری
using U بکارگیری
usage U بکارگیری
exploitation [utilization] U بکارگیری
remotest U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
information processing machine U computer
toolkit software U بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
string handling U بکارگیری رشته
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
icce U Computer for InternationalCouncil
cams U Aided Computer
information utility U utility computer
cam U Aided Computer
com U Output Computer
personal microcomputer U computer personal
micro computer kit U kit computer
conferencing U conference computer
at U AT Computer Personal
fuku shiki kumite U بکارگیری کاتا در مبارزه
sword play U مهارت در بکارگیری شمشیر
materials utilisation control U کنترل بکارگیری مواد
feed back U بکارگیری اطلاعات حاصله
cad U Design Computer-Aided
fixed program computer U computer program wired
ciu U Unit Interface Computer
cads U Design Computer-Aided
hkcs U Society Computer HongKong
CNC U CONTROL NUMERIC COMPUTER
bcs U Society Computer British
scs U Simulation Computer Societyfor
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
ECMA U ASSOCIATION MANUFACTURERS COMPUTER EUROPEAN
scm U Computer for Societyانجمن پزشکی کامپیوترedicine
RISC U COMPUTER SET INSTRUCTION REDUCED
CBMS U SYSTEM MESSAGE COMPUTER-BASED
WISC U COMPUTER SET INSTRUCTION WRITABLE
aviationelectronic U بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
sbc U RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness
PCMCIA U ASSOCIATION INTERNATIONAL CARD MEMORY COMPUTER PERSONAL
cim U Integrated Computerکارخانه کاملا" اتوماتیک Input Computer
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
crossed controls U بکارگیری سطوح کنترل برخلاف حالت عادی درمانورهای ویژه
bifurcated systems U سیستمهای دو چنگاله
homebrew U سیستمهای ریزکامپیوتراولیه
framing systems U سیستمهای قابدار
computerization U عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
embedded systems U سیستمهای تعبیه شده
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
calories U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
association in information systems U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
data general corporation U سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
aisp U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
calorie U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
computer input microfilm U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
cim U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
bits U واحد اطلاعات در همه سیستمهای دیجیتال
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
petri nets U مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
bit U واحد اطلاعات در همه سیستمهای دیجیتال
digital equipment corporation U سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
sbc U یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
programmable function keyboard U صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
touch tone telephone U تلفن دکمهای در سیستمهای پردازش از راه دور
electrometallurgy U صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
ibm personal system/ U IBخانوادهای از سیستمهای ریزکامپیوتر تولید شده توسط شرکت
smis U for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
marginal user cost U هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
DC U Conversion Data Change Design Computer Degital Current Direct Cycle Direct Console Display
authors U CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
IFF U استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
mosaic U حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
electronic cottage U مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
lins donawitz process U فرایند ال دی
process U فرایند
processes U فرایند
predicated U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicate U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicating U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
morphing U جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود
predicates U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
monochrome U استاندارد آداپتور ویدیو در سیستمهای PC قدیمی که متن را در خط هایی از ستون ها نمایش میدهد
routing identifier U نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
GOSIP U استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
converting process U فرایند بیرنه
duplexing process U فرایند دوپلکس
acid process U فرایند اسیدی
direct process U فرایند مستقیم
output process U فرایند خروجی
cyclic process U فرایند چرخهای
process control U بررسی فرایند
process control U کنترل فرایند
unionmelt process U فرایند الیرا
historical process U فرایند تاریخی
discriminal process U فرایند افتراقی
mental process U فرایند ذهنی
ziegler process U فرایند زیگلر
dissipative process U فرایند اتلافی
annealing process U فرایند تابکاری
continuous process U فرایند پیوسته
gosseneck process U فرایند دوخمی
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
cleaning process U فرایند شستشو
adiabatic process U فرایند بی دررو
fusion process U فرایند ذوب
associative process U فرایند تجمعی
markov process U فرایند مارکف
nuclear reaction U فرایند هستهای
batch process U فرایند پیمانهای
decision process U فرایند تصمیم
solidifying process U فرایند انجماد
bench scale process U فرایند کارگاهی
bessemer process U فرایند بسمر
salpeter process U فرایند سالپیتر
iterative process U فرایند تکراری
selective process U فرایند گزینشی
isentropic process U فرایند هم انتروپی
sequential process U فرایند ترتیبی
refining process U فرایند پالایش
manufacture process U فرایند ساخت
Recent search history Forum search
1olivine
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1طراحی دکوراسیون؟
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1من انگلیسی بلد نیستم چگونه باکامپیوترکارکنم
2من انگلیسی بلد نیستم چگونه باکامپیوترکارکنم
1The motherboard is also often referred to as the main board.
1ماست چی معنی دارد
2single gas
2single gas
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com